دریافت

قرآن کریم در آیه 13 از سوره مبارکه کهف میفرمایند: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ * إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى؛ ما قصه آنان را بر تو به درستی حکایت خواهیم کرد. آنها جوانمردانی بودند که به خدای خود ایمان آوردند و ما بر مقام (ایمان) و هدایتشان بیفزودیم».

داستان اصحاب کهف، مهم و مفید است. «فِتْیَةٌ» جمع «فتی» به معنای جوانمرد است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «فتی به انسان با ایمان گفته میشود؛ زیرا خداوند اصحاب کهف را با آنکه سالمند بودند به سبب ایمانشان «فتی» معرفی کرده است.(1)

در داستان اصحاب کهف مسایلی چون قدرت و اراده الهی، شجاعت، دل کندن از دنیا، هجرت، تقیه، امدادهای الهی و تغذیه حلال مطرح است و در روایات آمده که اصحاب کهف جزو اصحاب و یاران حضرت مهدی علیه السلام خواهند بود.(2)

از سوی دیگر اصحاب کهف به دلیل ویژگیهای برجسته و متمایزشان میتوانند الگوی رفتاری بسیار خوبی برای منتظران باشند. آنها افرادی انقلابی، مهاجر و مومن بودند؛ چرا که به خدا اعتقاد داشتند. زیر بار شرک نرفتند و هجرت کردند. وابسته به هیچکس نبودند و در بندگی خدا اخلاص داشتند. هنر اصحاب کهف این بود که در جامعه فاسد، هضم نشدند و وقتی دیدند که همه مردم شهر منحرف هستند و امکان یا امید اصلاح آنها وجود ندارد، گفتند: ما از رفاه و لذت جامعه فاسد میگذریم و غارنشینی را ترجیح میدهیم تا دینمان را حفظ کنیم.

مردم نسبت به فساد و جامعه فاسد سه دسته اند:

1- گروهی در فساد جامعه هضم میشوند. این دسته ایمان کامل ندارند و نمیتوانند دین خود را حفظ کنند؛ ولی هجرت هم نمیکنند و زبان حالشان این است: «وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ؛ و ما با اهل باطل به بطالت میپرداختیم.» (3)

2- گروهی در جامعه فاسد، خود را حفظ میکنند؛ مثل اصحاب کهف.

3- گروهی جامعه فاسد را تغییر میدهند و اصلاح میکنند؛ مثل انبیا و اولیا. وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام بتها را شکست و پرسیدند: چه کسی بتها را شکسته است؟ پاسخ دادند: «یُقالُ لَهُ ابراهیم؛ جوانی است که به او ابراهیم میگویند»(4)

پی‌نوشت:

1- الکافی،ج8 ، ص 398

2- منتخب الاثر، ص 485

3- سوره مدثر، آیه 45

4- سوره انبیاء، آیه 60

                                                                               * برگرفته از کتاب «پرتوی از آیه های مهدوی»

                                                                              نوشته حجت الاسلام محسن قرائتی