مهدیباوری و مهدییاوری دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینهساز حکومت مهدوی باشد. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگینترین طوفانهای بنیان برانداز دین و دینداری مواجه میباشند، شکل نمیگیرد، مگر با تربیت دینی اصولی و همراه بینش و آگاهی که سکاندار این مهم هم مادران و زنان هستند.
در عصر حاضر، نسلی میتواند از تهاجم بیامان مهاجمان فرهنگی مصون باشند که وابستگیهای عاطفی و قلبی عمیقی به دین و مظاهر مکتب و مذهب داشته باشد. تنها علاقهمندان اهلبیت علیهم السلام و پایبندان به سنن مذهبی و شعائر دینی هستند که کمتر در معرض انحراف و گناه و مفاسد و آلودگیهای اخلاقی قرار میگیرند؛ همانطور که مولای متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «حفظ شدن انسان (در مقابل آسیبهای دشمنان) به اندازه دیانت او است».(«صیانه المرء علی قدر دیانته» (غررالحکم، ج۷، واژه دین، ۵).
در جای دیگر فرمود: «دین، انسان را از گناهان باز میدارد». «الدین یصد عن المحارم» (غررالحکم، ج۷، واژه دین).
آنحضرت بزرگترین روزی دنیا و آخرت را دین میدانسته و میفرماید: «هر کس، دین روزی او شد، همانا خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.» «من رزق الدین فقد رزق خیر الدنیا و الاخره» (غررالحکم، ج۷، واژه دین).
آن سرور موحدان، دین را نوری میداند که در جهان ظلمانی، برای تشخیص راه از بیراه، به کار میرود. (غررالحکم، ج۷، واژه دین).
در ارزش دین و دینداری، به کلام نورانی حضرت امام رضا علیه السلام بسنده میکنیم. هنگامیکه از آن حضرت پرسیدند: «فلسفه عقیده به خدا و پیغمبران و امامان و آنچه از جانب او آمده است چیست؟» فرمود: علتهای بسیاری دارد؛ یکی از آنها این است که کسیکه به خدا معتقد نیست، از گناهان اجتناب نمیکند و در ارتکاب معصیتهای بزرگ توقف نمیکند و در انجام هر ظلم و فسادی که میل دارد و برایش لذتبخش است، از هیچکس حساب نمیبرد. («لعلل کثیره منها ان من لم یقر بالله عزوجل لمیجتنب معاصیه و لمینته عن ارتکاب الکبائر و لمیراقب أحدا فیما یشتهی و یستلذ من الفساد و الظلم..» بحارالانوار، ج۶۹، ص۶۸٫)
طبیعی است کسیکه به خدا و قیامت، اعتقاد ندارد، عدالت، برابری، ایثار، از خودگذشتگی و به طور کلی، همه مسائل اخلاقی از نظر او پوچ و خالی از مفهوم است. برای چنین فردی، فرقی بین ظالم و عادل و نیکوکار و جنایتکار نیست؛ زیرا در نظر او، همه با مرگ، به یک نقطه میرسند؛ پس چه چیزی میتواند مانع این انسان از فساد و هوسرانی باشد؟ در نتیجه، اعتقاد به خدا و قیامت، باعث میشود انسان خود را برابر هر حرکتی مسئول بداند. انسان معتقد، باور دارد که کوچکترین عمل زشت و زیبای او حساب دارد: «هر کس به اندازه ذرهای خوبی یا بدی کند، آن را خواهد دید.» (فمن یعمل مثقال ذرّه خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّه شرا یره ) (زلزال، ۷).ر.ک: ، محمد فتحعلی خانی، آموزههای بنیادین علم اخلاق، ج۱، قم، ۱۳۷۸ش.)
براین اساس دین است که به زندگی محتوا میدهد و آن را از امپراطوری قدرتمند تکنولوژی که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بیمحتوایی زندگی و بیمعنا کردن آن است، نجات میدهد. همچنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بیحد و مرز نجات میدهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است.
با توجه به نقش تربیتی و مادری زنان، کلید یک جامعه مهدوی پویا و مؤثر در دستان زنان است. سخن رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در تأکید بر نقش انسان ساز زنان، بیانی شیوا و رسا از این نکته است:
«از دامن زن مرد به معراج میرود».
نظر به اهمیت و نقش بیبدیل حضور دین در زندگی، به نظر میرسد مهمترین رسالت زنان منتظر، توجه به تقویت بنیانهای دینداری در فرزندان خود میباشد؛ چرا که نسل بدون دین، با اعتقادات سست و بیاساس، هرگز نمیتواند در آینده، پرچمدار حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه باشد.
از آنجا که به گواهی تجربه و تاریخ، عواطف پاک و مقدس در ارتباط با معصومان علیهم السلام عامل ثبات قدم بیشتر در دینداری است و از آنجا که عشق و محبت به اهلبیت علیهم السلام تا حد زیادی بیمه کننده افراد برابر گناه و فساد است، از مهمترین رسالتهای دیگر زنان مسلمان در عصر فعلی، ایجاد محبت و عشق به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روحی فداه در وجود فرزندان میباشد. به بیان دیگر، تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، یکی از مهمترین و اساسیترین کارهایی است که زنان میتوانند برای حفظ دینداری فرزندانشان انجام دهند. از سوی دیگر، با این عمل، زمینه ظهور حضرت را با تأمین نیروی انسانی مؤمن و معتقد به وجود مبارک حضرت ارواحنافداه، فراهم کنند.
پرداختن به ابعاد گوناگون این مسئله، از عمدهترین مباحثی است که اربابان خرد و اندیشه باید با طرح آن در مجامع علمی و مکتوبات فرهنگی، نظر جامعه، به ویژه زنان را متوجه آن کنند.
ساز و کارهای تربیت نسل منتظر
تربیت نسل مهدی باور از جمله دغدغههای والدین ولایتمدار در جایگاه متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت معنوی فرزندان خود با چالشهای جدی روبهرو هستند؛ چرا که مدعیان جهانی سازی، حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف روحی فداه را تنها معارض تحقق همسانسازی فرهنگی جهان با فرهنگ غرب میدانند و با بهرهگیری از هنر و تبلیغات، سعی در تخریب این فرهنگ دارند، از این رو صهیونیستها با سیطره کامل بر صنعت سینما و رسانهها و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، یکی از محورهای اساسی فعالیت خود را مبارزه با اعتقاد به ظهور منجی الهی قرار دادهاند. آنها در محاسبات خود به این نتیجه رسیدهاند که اعتقاد به ظهور منجی الهی، همواره موجب امید برای مقابله با ستمگران است. از سوی دیگر، آنان به خوبی دریافتهاند تا زمانی که فرهنگ انتظار زنده است، شیعه که قوام دین به او است، پابرجا است و گره خوردن نسل جدید با فرهنگ مهدویت، خط بطلان بر تمام دسیسههای مهاجمان ناتوی فرهنگی است؛ از این رو است که برای تخریب فرهنگ انتظار در منظر نسل جدید، از هیچ تلاشی فروگذار نکردهاند. آنان در تلاشند مهدویت را به گونهای به تصویر بکشند که جز تخریب، دلهره و نابودی برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد. سفارش تهیه فیلمهایی به هالیوود ـ مانند فیلم معروف پیشگوییهای نوسترداموس، چهار پَر (محصول ۲۰۰۱ آمریکا)، ارباب حلقهها ـ و تهیه نرم افزارها و بازیهای رایانهای از تلاشهایی است که برای تخریب فرهنگ مهدویت تدارک دیدهاند.
همانطور که گفته شد، مجموعه این تلاشها برای تخریب فرهنگ مهدوی در اذهان فرزندان ما، تربیت مهدوی را با چالش مواجه کرده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر ـ به سبب اقتضائات خاص زمانی ـ امر تربیت را از صعوبت خاصی برخوردار کرده است. همه این عوامل، ضرورت اهتمام همراه بینش و بصیرت، برای تقویت بنیانهای اعتقادی مهدی باوری و مهدی یاوری را آشکار میکند.
ناگفته نماند که برخلاف همه این چالشها، مبانی تربیت ولایی و همچنین نظام تربیتی آنکه از آبشخور مبانی غنی و ناب وحیانی سرچشمه میگیرد، میتواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی ـ به ویژه مادران ـ باشد. مادران، باید با به کارگیری اصول و شیوههای صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود درباره امام زمانشان ارواحنافداه باشند؛ چرا که آنها در درون خود، از گرایش به سوی انسان کامل برخوردارند.
در این نوشتار مختصر، سعی بر این است که به پارهای از ساز و کارهای تربیت مهدوی در عصر حاضر اشاره شود. امید است این مختصر بتواند برای همه کسانی که دغدغه تربیت نسل مهدی باور را دارند، راهگشا باشد؛ اگر چه به دلیل مجال محدود، امکان اشاره به دستورالعملهای دینی نمیباشد و فقط به بررسی اجمالی گامهایی که باید برداشته شود، بسنده میکنیم. امیدوارم علاقهمندان، با مراجعه به منابع و متون اصیل دینی، دستورالعملهای جزئی و دقیق را به دست آورند.
پیش از بیان گامهایی که مادران باید بردارند تا توفیق تربیت نسل منتظر را بیابند، جا دارد توجه عزیزان را به چند نکته جلب کنیم:
یکی از عوامل مهم عدم توفیق ما در دینداری و پرورش نسل دیندار، عدم توجه به آموزههای دینی و آدابی است که در شرع مقدس برای پرورش یک نسل دیندار آمده است. برخلاف اینکه از مکتبی غنی برخوردار هستیم که برای تمام مراحل زندگی ما دستورالعملهای ریز و جزئی دارد، متأسفانه غالب ما مسلمانان یا از آنها آگاهی نداریم یا اگر آگاهی داشته باشیم، برای عمل به آنها اهتمامی نداریم؛ از این رو به هر صورت که خود دوست داریم، همسر برمیگزینیم و تمام مراحل مختلف فرزند داری را پشت سر میگذاریم. با این وجود انتظار داریم نسلی ولایی، مؤمن و صالح داشته باشیم. به هر حال، عدم اهتمام ما به آداب اسلامی فرزند پروری که از لحظه انتخاب همسر تا ۲۱ سالگی فرزند را شامل میشود، موجب شده است توفیق چندانی در تربیت فرزند صالح نداشته باشیم.
نکته دیگر، توجه به سن آغاز تربیت نسل ولایی است. از دیدگاه دانش تعلیم و تربیت، آموزش مفاهیم ارزشی و اخلاقی، مانند ولایت و حب ولی خدا، باید در زمانی صورت گیرد که قوای ادراکی و شناختی برای دریافت این مطالب آماده باشد. هنجار تمسک به ولی خدا را باید هنگامی به متربی منتقل ساخت که توانایی التزام به آن را دارا باشد. از دیدگاه اخلاقی، نظر علمای تعلیم و تربیت در مورد متربی، مورد قبول است؛ ولی درباره مربی، نکتهای مورد توجه قرار گرفته و آن این است که او وظیفه دارد زمینههای مناسب را برای ارتباط با ولی خدا فراهم آورد؛ بنابراین؛ مربی باید تمهیداتی را که به کسب مهارتهای لازم برای ارتباط با ولی خدا لازم است، پیش از رسیدن به مرحله ادراک و التزام، فراهم نماید؛ از این رو برخی از گامهایی که بر میشماریم، جنبه زمینه سازی دارد.
نکته دیگر آنکه اولیای تربیتی ـ به ویژه مادران ـ باید بدانند که خود، نیازمند یادگیری در حوزه ارزشها و اخلاقیات هستند؛ زیرا باید در جایگاه یک مدیر و تسهیل کننده در اینگونه امور عمل کنند. امروزه برخی تئوریهای تربیت اخلاقی، مثل پست مدرنها حرکتهایی را برای حذف منابع اصیل و الگو آغاز کردهاند؛ ولی برخلاف آنها، اسلام برای منابع مقتدر (قرآن و سنت) و الگوهای دینی جایگاه خاصی را قائل میباشد که باید اولیای تربیتی هم علم، نسبت به این منابع مقتدر و شناخت نسبت به الگوهای دینی را داشته باشند. (سید محمد سجادی، تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم و اسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامی، مرکز مطالعات و تربیت اسلامی، تابستان۱۳۷۹٫)
انشاءالله ادامه خواهد داشت...