رهبر انقلاب: از کارِ عالمانه در مسئله‌ى انتظار نباید غفلت کرد/ از کارِ عامیانه و جاهلانه به شدت باید پرهیز کرد

آیا واقعا عمل ما در ظهور موثر است؟

بعضی وقتها ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که آیا واقعا عمل ما در ظهور موثر است؟ برای عبور از این مانع فکری، ابتدا باید به این سوال که چندان هم پر اهمیت نیست، پاسخ دهیم، آیا ما می توانیم نقشی در ظهور داشته باشیم یا اینکه فرج و ظهور حضرت، امری خارج از اراده ما انسانهاست؟ گاهی از اوقات برخی امور آنچنان در نظر ما قدسی و فوق بشری جلوه میکنند که هرگونه فعالیتی را درباره آن امور از دایره علم و عمل خود خارج میدانیم. کسانی که به هر دلیلی علاقه به فعالیت برای زمینه سازی ظهور ندارند، فرج را امری فوق العاده فوق بشری تصور میکنند. در حالی که امر فرج نه تنها وابسته به معرفت بشر و احساس منتظران است، بلکه به عمل آنها هم بستگی تام دارد.

البته اینکه کدام اقدام در چه زمانی چه پاسخی مییابد و فرج در نتیجه چه حدی از معرفت، محبت و عمل حاصل میشود، امر روشنی نیست. ولی اجمالا میدانیم که عملکرد ما در ظهور، بسیار موثر است.

تاثیر عمل در قرآن

در اینکه ادراک و احساس ما در زمینه فراهم شدن شرایط فرج موثر است، شکی نیست، اما دلیل اینکه اقدام ما در سرنوشت ما موثر است، یک سنت الهی است که در آیه شریفه به آن تصریح شده است: « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى? یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم» خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد، تا اینکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند(رعد11).

نصرت الهی منوط به عمل انسان است

چه دلیلی وجود دارد که شرایط ظهور از این سنت الهی خارج باشد؟ همیشه اینگونه است که تا ما در خود و اوضاع جامعه و جهان خود تغییری ایجاد نکنیم از جانب خدا تغییری در وضعیت ما پدید نخواهد آمد. از طرف دیگر علاوه بر استناد به این آیه شریفه و اتکا به این سنت الهی میتوانیم به فلسفه خلقت و دیگر سنن الهی و نیز بعثت پیامبران مراجعه کنیم. در اینصورت خواهیم دید که همواره فتح و ظفر و نصرت خدا به نصرتی از جانب بندگان منوط شده است: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» ای مومنان اگر خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری می کند و گامهایتان را محکم و استوار میسازد(محمد7).

اقدام ما نصرت الهی را فرو میآورد

اگر بناست دین برنامه ای باشد برای عبور بشر از تنگناهای طبیعت به سوی خدا، علی القاعده در هیچ مقطعی نباید این عبور کاملا منوط به اراده پروردگار و بی توجه به لیاقت و اقدامات بندگان او باشد. ضمن آنکه ما هیچگاه از انجام تکلیفمان بازداشته نشده ایم و به این بهانه که حق تنها در زمان ظهور به تمامه مستقر خواهد شد، از اقامه حق در حد توان منع نشده ایم و امر به اجرای حق، گرفتن داد مظلومان و مقابله با ظالمان در حد توان از ما برداشته نشده است. طبیعتا اگر ما در حد خود اقدام کنیم، شرایط جدیدی در عالم ایجاد خواهد شد. شرایطی که طبق سنن الهی، نصرت خدا را می طلبد و نصرت خدا در حد و اندازه های جهان کنونی چیزی جز ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نخواهد بود.

امام خمینی ره در این باره فرمود: «حضرت صاحب که تشریف می آورند برای چی می آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می کنند؟ حضرت می آیند، می خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم.

 اینی که هست این است که حضرت عالم را پر میکند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید... بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمیتوانیم (پر) بکنیم. اگر میتوانستیم، میکردیم، اما چون نمیتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن (است،) تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمیتوانیم بکنیم؛ چون نمیتوانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت - سلام الله علیه» (صحیفه امام، ج21، صص14-17).

امروزه نصرت الهی چیزی جز تحقق ظهور نخواهد بود

امروز دیگر نجات گروهی از مومنان از چنگال ظلم بدون در نظر گرفتن دیگر جوامع و حتی دیگر جوامع انسانی معنا ندارد. وقتی به شرایط عالم نگاه می کنیم، می بینیم وضعیت به گونه ای است که اگر کسی در برابر ظلم ایستادگی کند، تمام دنیای ظلم به مقابله با او برمی خیزد و در هر مرحله ای که به پیروزی برسد، تمام سلطنت ظلم به نابودی نزدیک می شود. دیگر هیچ درگیری و نزاعی بین حق و باطل نمی تواند در گوشه ای از عالم محدود و متوقف بماند. در چنین شرایطی، نصرت خداوند برای مظلومان، چیزی جز تحقق فرج و حکومت یکپارچه حق و عدل نخواهد بود.

خلاصه سخن:

همیشه اینگونه است که تا ما در خود و اوضاع جامعه و جهان خود تغییری ایجاد نکنیم از جانب خدا تغییری در وضعیت ما پدید نخواهد آمد. همواره فتح و ظفر و نصرت خدا به نصرتی از جانب بندگان منوط شده است. ما هیچگاه از انجام تکلیفمان بازداشته نشده ایم و به این بهانه که حق تنها در زمان ظهور به تمامه مستقر خواهد شد، از اقامه حق در حد توان منع نشده ایم و امر به اجرای حق، گرفتن داد مظلومان و مقابله با ظالمان در حد توان از ما برداشته نشده است. طبیعتا اگر ما در حد خود اقدام کنیم، شرایط جدیدی در عالم ایجاد خواهد شد.     «بقلم استاد سید علی درچه ای»

گفتنی است، رهبر انقلاب در تیرماه 1390 در جمع اساتید و فارغ‌التحصیلان مرکز تخصصی مهدویت فرمودند: «از کارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئله‌ى انتظار و مسئله‌ى دوران ظهور نباید غفلت کرد. و از کارِ عامیانه و جاهلانه به شدت باید پرهیز کرد ... این بخش از کار را هرچه ممکن است، بیشتر باید جدى گرفت تا راه انشاءاللَّه براى مردم باز شود.»

یکی از کتاب‌هایی که پس از تأکید رهبری بر کار عالمانه در زمینۀ انتظار انتشار یافت، کتاب «انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه» اثر استاد علیرضا پناهیان بود که با استقبال خوبی مواجه شد. این کتاب که در آن با نگاه و شیوه‌ای تحلیلی و همراه با استناد به بیش از 200 آیه و روایت از کتب معتبر به ابعاد و زوایای مختلف انتظار پرداخته و به بسیاری از سؤالات و ابهامات در زمینۀ انتظار توجه شده، پس از 10 ماه به چاپ پنجم و تیراژ 15 هزار نسخه رسید.

جامعه مهدوی اتوپیا نیست

در ادامه مراسم رونمایی از این اثر وزین، استاد گرانمایه حسن عباسی در سخنانی با اشاره به فلسفه امید و «ارنست پلوخ» به عنوان مهمترین متفکر آن گفت: وی معتقد است انتظار چون یک چهارپا است که توسط راکب آن با یک هویجی که بر چوب قرار گرفته است به جلو کشانده میشود و وی عملا آینده درخشان را رد میکند. وی افزود: این تفکر لیبرالیسم است که وضع موجود را حفظ کنیم و ما در فلسفه امید و در آینده‌شناسی و نه در عبارت قرآنی «عاقبت‌شناسی» و نه در انتظار، فعالیت درخور و آکادمیکی انجام نداده‌ایم. استاد عباسی در ادامه با اشاره به کلمات کلیدی «اتوپیا» مدینه فاضله؛ «آکرونیا» زمان فاضله و «آواتار» به عنوان اسطوره منجی به توضیح تلاش غرب در اینباره پرداخت و تفاوتهای این امور با فرهنگ مهدویت را بیان کرد.

وی با بیان اینکه اگر فلسفه به مدینه فاضله رسید ما به علوم استراتژیک میرسیم، گفت: در تلقی شیعه هم انسان و هم جامعه فاضله داریم و کلمه «امام زمان» ناظر به «آکرونیا» نیست چرا که امام زمان(عج) روحی فداه بر زمان است نه در زمان.

جامعه مهدوی اتوپیا نیست و شخص منجی آواتار نیست که همه بنشینند که او خودش را نشان دهد. وی با اشاره به کتاب «انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه» جناب پناهیان، آن را تلاشی حکمی ـ فلسفی و جامعه‌شناختی برای این ساز و کار دانست و تصریح کرد: آیه «ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» از اولین آیه‌هایی است که در این کتاب تشریح شده است و ما از این زاویه از آواتار فاصله میگیریم.

انتظار تغییر درونی است تا خدا آن عنصر تغییر جامعه را بفرستد

استاد عباسی با اشاره به مرگ جامعه‌شناسی افزود: جامعه‌شناسی، جامعه را از حیث هست بررسی میکند و از لحاظ باید بررسی نمیکند اما ما میتوانیم بر اساس همین آیه «دانش تغییر جامعه» را داشته باشیم لذا از این لحاظ اینکه ما منتظر صرف باشیم منتفی میشود لذا ما باید خودمان را به آن سمت تغییر دهیم.

وی ادامه داد: امام زمان(عج) روحی فداه خود منتظر صیرورت ماست و این طور نظر «پلوخ» رد میشود چرا که منتظر در انتظار عارفانه به شناخت رسیده و مرگ اندیشی و مرگ آگاهی دارد. انتظار فرج انتظار آمدن یک نفر نیست و اینکه سفیانی یا سید خراسانی کیست، گفت: انتظار تغییر درونی است تا خدا آن عنصر تغییر جامعه را بفرستد.

استاد حسن عباسی در ادامه با اشاره به آیة الکرسی گفت: ولایت و برائت در نزد هر کسی هست و به هر چه حب داشته باشیم بر ما ولایت خواهد داشت لذا باید خضر راه داشته باشیم و مدیریت حب و بغض انجام دهیم و این لب کلام پناهیان عزیز در این کتاب است. کار تئوریک درباره قرآن و رسول اکرم(ص) نکرده‌ایم، آواتار که این روزها از اسطوره‌ای شرقی به سوژه‌ای در فیلمها و سریالهای غربی تبدیل شده یک کار حساب‌شده برای ایستادن جلوی فرهنگ و نگاه مهدوی است.

اگر خلأ تئوریک درباره مهدویت را پر نکنیم مردم به سمت خرافات حرکت میکنند

باید به جای اینکه سی‌دی درست کنیم که چه کسی سفیانی است و چه کسی سید خراسانی است، باید نظریه پردازی کنیم و به کارهایی چون کار استاد پناهیان دست بزنیم. و ضرورت معرفی فلسفی جامعه مهدوی و تبیین علمی وجود حضرت مهدی(عج) ارواحنافداه ، خلأ ما را در فلسفه امید باید با این دست مطالعات چون این کتاب پر کند و اگر این دست مطالعات منقطع شود مردم ایستا نیستند و از نظر پراتیک جلو میروند و اگر خلأ تئوریک پر نشود انحرافات و خرافات زیاد میشود.

نکته :

دانشجویی که الهام‌بخش نوشتن کتاب «انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه» شد.

در این مراسم همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان در سخنان کوتاهی با اشاره به یک دانشجوی پزشکی که محافلی درباره سخن گفتن درباره امام زمان(عج) ارواحنافداه میگذاشت، گفت: این دانشجو که بعدها در کنار ضریح امام رضا(ع) درگذشت، باعث شد این کتاب را بنویسم. وی افزود: این دانشجو و اقداماتش تجربه شفاهی ما درباره امام زمان(عج) روحی فداه بود و آن دانشجو حرکت مخلصانه‌ای داشت.

استاد پناهیان همچنین نوشتن را لذت بخش خواند و گفت: نوشتن لذت بیشتری نسبت به سخنرانی دارد.

التماس دعا