نقش زنان در عصر غیبت امام زمان (عج) ارواحنا فداه
زنان، با عفت و حجاب خود، و بطور کلی پاکسازی روح و تزکیه نفس، امام زمان (عج) روحی فداه را یاری میکنند و میتوانند از یاران امام زمان (عج) ارواحنا فداه قرار گیرند طوری که در روایات اشاره شده که پنجاه تن از یاران حضرت، زنان میباشند.(1) پس زنان نباید خود را جدا از جامعه مهدوی بدانند بلکه باید با رعایت حجاب و عفت و انجام وظیفهی خود، زمینه ساز ظهور حضرت باشند... انشاءالله
مقدمه
قال رسول الله(صلّ الله علیه و آله) : «المهدی طاووس اهل الجنّه علیه جلابیب النّور (2)» رسول خدا (ص) فرمودند: مهدی طاووس بهشتیان است که هالهای از نور او را احاطه کرده است.
زمین هیچگاه از حجّت خالی نبوده است همهی مردم در هر زمانی با حجّتی از حجّتهای الهی سر و کار داشتهاند روز قیامت هم هر امتی دنبال حجت خدا در عصر خودش خواهد رفت. این حقیقتی است که قرآن کریم به ما آموخته است (یوم ندعوا کل اناس بامامهم) (3) (روز قیامت) روزی است که هر امتی را همراه با امامش فرا میخوانیم. اکنون تمام سخن در این است که اگر امام زمانِ خود را وجود مقدس حضرت حجّت بن الحسن العسکری - ارواحناله الفداه- بدانیم و مطیع بی چون و چرای این ولی معصوم خدا باشیم امید میرود که در قیامت همراه آن بزرگوار باشیم. اظهار ارادت به محضر حضرت ولی عصر (عج) روحی فداه از یک سو، نیازمند شناخت آن وجود مقدس و جایگاه ایشان در عالم هستی است و از سوی دیگر مستلزم شناخت خویشتن خویش و وظایفی است که در قبال آن یگانه هستی بر عهده داریم. شناخت و آگاهی صرف، کافی نیست و اقدام عملی در پاسخ به انتظارات خالق هستی در طرح ریزی رابطه محب و محبوب لازم است.
اما رسالتهایی که یک زن برای حضور در اردوگاه یاوران حضرت مهدی و ایفای نقش در جامعه مهدوی بر عهده دارد، بدون شناخت میزان اعتماد خداوند به زنان و توانمندیهایی که در آنان به ودیعه نهاده، پیمودن پلههای نردبان ایمان در ذهن زن مسلمان را دشوار و ناممکن میسازد. آنچه که یک زن منتظر برای حضور یاری گرانه خویش در عرصههای فرهنگی و اجتماعی به منظور زمینه سازی ظهور میبایست انجام دهد متوقف بر آن است که آشنایی کافی با اجتماع و جایگاه خویش در عرصههای مختلف اجتماعی داشته باشد.
جایگاه زن در اسلام
زن در دنیای امروز به نوعی دیگر به دوران جاهلیت جاهلان بازگشته و با عناوینی فریبنده همچون همتایی با مرد، آزادی، حق انتخاب و بهره مندی از حقوق بشر، به کارگری ارزان و ملعبهای بی هدف برای مردان و سیاستمداران مبدل گردیده و از انسانیت خویش فاصلهی بسیار گرفته است. زن متمدن امروز اگر در منصب و مقامی است، بازیچهی سردمداران و حاکمان سیاست پیشه است. شخصیت و عفت زن امروز در هیچ مرحلهای و با هر مقامی مصون از دستبرد شیاطین و سوء استفاده آنان نیست.
با انحطاط زنان، خانواده نیز از هم گسیخته و ریشهی اجتماع در حال پوسیدن و سقوط است پس انقلابی به سان انقلاب رسول الله(ص) لازم است تا انسان بالاخص زن را به مقام انسانیتش بازگردانیده و به تعالی و ترقی واقعی و حقیقی برساند.
شیعه از زمان پیامبر(ص) به وعدههای آنحضرت و قرآن یقین داشته و همواره چشم انتظار این انقلاب بوده و هست، که موقعیت زن غیر از موقعیت و انحطاط او در این زمان خواهد بود. پیامبر، زن را که در دوران جاهلیت، انسان محسوب نمیشد و از هرگونه حقوق انسانی محروم بود و گاه بدان جهت که حضورش ننگ محسوب میشد هنوز چشم نگشوده زنده در گور میخفت، حیاتی جدید بخشید و او را انسانی مشابه مرد معرفی نمود که دارای حقوق و مزایایی است.
زن را که تا آن زمان به سان سایر اموال مرد به دیگران هدیه میشد و یا به عنوان ارث بین فرزندان ردّ و بدل میگشت صاحب حقوق و اموال خویش قرار داد. اسلام مقام زن را تا آنجا بالا برد که پیامبرش با او بیعت کرد و او میتوانست در صحنه های پیکار علیه شرک در مقام تعلیم و تعلم یا پرستاری مجروحان کارزار و تشویق مردان به یاری پیامبر ، تربیت و پاکبازی در راه دین و انسانیت حاضر شود. زن اسلامی، خود محیی شریعت و مدافع آن در تمامی عرصههاست و از این راه به مقام عالی انسانیت وارد میشود و برتر از ملک و حوری بهشتی میگردد؛ زیرا در تمام این عرصهها شخصیت و عفت و قداست خانواده را نیز حافظ است و از جهتی نقش او فراتر از مرد گشته و خود انسانی است که انسان میآفرینند؛ و انسان پرورش میدهد و به تعبیر امام راحل از دامن اوست که مرد به معراج میرود.
لکن در گذر زمان نه تنها در جوامع غیر اسلامی که در جوامع اسلامی نیز بار دیگر به نوعی زن از حقوق انسانیاش محروم گشته. برخی او را در کنج خانه زندان کرده و از تعالی و ترقی فکری و فرهنگی و اقتصادی باز میدارند و عدهای او را از خانه و خانواده جدا ساخته و به پشت فرمان ماشین و هواپیما و عمق معدنها و پشت دستگاههای کارخانهها فرستادهاند و دیگری به نوعی دیگر او را بازی داده و از حقیقت خودش دورمی سازد.(4)
حضرت ختمی مرتبت در جامعهای که زن عنصری پست و همچون کالا قلمداد میشد دست به یک انقلاب عظیم سیاسی- فرهنگی زد و در چند نوبت همچون در بیعت عقبه که قبل از هجرت انجام گرفت و نیز در فتح مکه با زنان بیعت نمود. سخنان گهربار پیامبر اکرم(ص) در توصیف و تجلیل از بانوانی چون مریم، خدیجه کبری، آسیه و بویژه حضرت فاطمه(س) که رضایت و خشم خداوند را به رضایت و خشم فاطمه(س) پیوند میدهد، برگ دیگری از صفحات درخشان ارزشمندی و منزلت زن در اسلام است. اینکه قرآن کریم، مریم(ع) را زنی کامل، دارای عصمت و هم سخن با فرشتگان دانسته است نشان از آن دارد که زن میتواند تمام حجابها را درنوردد و به قله کمالات برسد و بالاخره، انتخاب حضرت فاطمه(س) برای مباهله، با وجود حضور مدعیان و در نظر گرفتن ایشان به عنوان محوری در میان اصحاب کساء که آیهی تطهیر در شأن آنان فرود آمد نیز به بهترین شکل نمایانگر جایگاه زن در اندیشهی اسلامی است.(5)
جایگاه زن در جامعهی مهدوی
انقلاب جهانی موعود چنانکه از وعدهها و نامش هویداست تحول عظیمی را در جهان ایجاد خواهد نمود و کل عالم را در زیر پرچم اسلام واقعی و تعالیم حیات بخش آن قرار خواهد داد که در پی آن جامعهی زنان نیز از این تحول عظیم مستثنا نبوده و به جایگاه واقعی خویش برگردانده خواهد شد. قضاوت و علم ما نسبت به حوادث آن زمان که برگرفته از روایات موجود در زمینهی مهدویت و قرائن و شواهد تاریخی از صدر اسلام است را از جهاتی میتوان تحولات ایران و جهان پس از قیام اسلامی امام خمینی(ره) و تحولات چشمگیر جامعهی زنان پس از انقلاب جهانی مهدی(عج) روحی فداه دانست.(6)
اگر در روایات آماده شدن افراد جامعه برای پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) به عنوان یکی از نشانههای ظهور ذکر شده، بدون تردید سخن از این نسل مؤمن و آماده، بدون هنرنمایی و ایفای نقش زنان به عنوان تربیت کنندگان این نسل، سخنی گزاف و دور از واقع خواهد بود. لذا جایگاه و نقش زنان در جامعه مهدوی از حیث جایگاه فردی و نقش آنان در عرصههای خانوادگی و تأثیرات آنان بر اجتماع در پیش و پس از ظهور قابل بررسی میباشد. برخی از زنان، چنان شایستگی و منزلتی مییابند که جزو اصحاب و کارگزاران ویژهی حضرت مهدی روحی فداه میگردند به گونهای که پارهای از روایات میگوید: در میان یاران آن حضرت 50 زن وجود دارد.(7)
سیمای زنان در آخرالزمان
بر احدی پوشیده نیست که اگر زن ارزش والای خود را بشناسد و به وظایف سنگین خود عمل کند، گرانبهاترین و درخشندهترین ستارهی افق زندگی و پرارجترین گوهر رشتهی هستی است که پایه و اساس هر فضیلت است و بدون او رشتهی خانوادهها در هم گسسته، طومار جامعه در هم میپیچد زیرا زن حلقهی اتصال و رمز تداوم نسل بشری است که پاکترین بعد زندگی است. اگر زنان یک جامعه از شناخت و خویشتن ناتوان گردند و از صراط مستقیم منحرف شوند و به صورت چراگاه هوسهای مردان هوسران و ابزار و ادوات تمایلات نفسانی افراد پست و بیاعتبار در آیند و از کرامت خدادادی خود تنزل نمایند چنین جامعهای در سراشیبی سقوط قرار گرفته به زندگی حیوانی نزدیک شده است. خداوند زن را گوهر گرانبهایی آفریده که همچون دیگر گوهرها در پوشش و محل امن بوده و نباید آنقدر تنزل کند که زیر نگاه های هر رهگذر چشم چرانی پایمال گردد.!!! هنگامی که مسئله زن در این بخش بازگو میشود فاتحهی رهایی جامعه خوانده میشود و دیگر امیدی به نجات نسل آینده از این بلای خانمان سوز نیست زیرا زن در عصر ما کرامت خود را فراموش کرده، تنها به زیبایی ظاهر پرداخته، همهی هم و غمش رسیدن به آرایش تن و اندام و در دام انداختن چند نگاه پست و جلب کردن چند چشم چران هوسران شده است. به کسی که از جمالش گفت و گو کند تمایل میکند، به کسی که در کمین عفتش سنگر گرفته باشد تسلیم میشود و در برابر چند جملهی فریبنده و به ظاهر آراسته زانو میزند. هنگامی که زن این چنین کرامت خود را فراموش کند، برای جامعه هیچ امیدی نمیماند زیرا حلقهی اتصال او در هم گسسته و نصف شیرین جامعه که رمز و بقای نسل بشری نیز هست فاسد گشته و ارزش والای خود را از دست داده، با فساد این قشر دیگر امیدی به اصلاح قشر دیگر نیست که فساد آنها ساری هست و به قشر دیگر نیز سرایت میکند و جامعه را به فساد میکشد. عذر بعضی از زنان امروز در این ابتذال چیست؟ چرا جز به هوس و ولگردی نمیاندیشد؟ چرا کرامت و فضیلت خود را فراموش کرده است؟ چرا تلاش آنان منحصر به این شده که خود را به صورت مرد در آورد؟ مگر با تغییر لباس و پوشیدن جامهی مرد، تغییر جنسیت و تغییر ماهیت میدهد؟ مگر زنهای زمان ما نمیدانند که مردها نیازی به این ابتذال زنها ندارند، بلکه نیاز شدیدی به زنی دارند که کرامت خود را فراموش نکرده باشد و بتواند همسر خوبی برای شوهر خود و مادر خوبی برای فرزندانش و اسوه و الگوی خوبی برای جامعهاش باشد؟ زنی که تمام برجستگیهای بدنش را در برابر دیدگان نسل چشم چران به نمایش گذاشته، دیگر جذبهای ندارد زیرا عادی شده، ارزان شده، نیازی به جستجو ندارد. در سر هر کوی و برزن به تعداد فراوان یافت میشود. دیگر آن شکوه، هیبت، کشش، کرامت و جذبهی زنهای عفیف را ندارد که دل مرد را تسخیر کند و دیدگان او را جلا دهد و زندگانی او را صفا بخشد و کانون خانواده را گرم کند و رشتهی اتصال و تداوم نسل بشری را محافظت کند. وضع رقت بار و مبتذل زن در عصر ما چیزی نبود که از نگاه نافذ رسول اکرم (ص) و اهلبیت (علیهم السلام) طیب و طاهر ، آن سرور پوشیده بماند. به سان کسی که با دیدگانی نافذ و قلبی بصیر در پایتختهای اروپا و آمریکا گشته باشد و وضع تأثرانگیز زن قرن بیستم را در میان کلمات گرانقدرش تشریح کرده، خطر ناشی از آن را گوشزد نموده است و امت اسلامی را از فرو رفتن در این منجلاب فساد بیم داده است.(8)
واقعیتی که انکار ناپذیر میباشد اینست که زن عصر آخرالزمان را که میبایست درخشندهترین ستاره افق زندگی و پر ارجترین گوهر هستی و پایه و اساس هر فضیلت و حلقه اتصال و رمز تداوم نسل بشری باشد تا سر حد چراگاههای مردان هوسران و ابزار و ادوات تمایلات نفسانی آدمهای پست تنزل دادهاند.(9)
سیمای زنان آخر الزمان در روایات
پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «کیف بکم اذا فسد نساؤکم و فسق شبّانکم ولم تأمروا بالمعروف بل امرتم بالمنکر و نهتم عن المعروف و اذا رأیاتم المعروف منکرأ و المنکر معروفا؟ فقیل له: ویکون ذلک یا رسول الله ؟ فقال نعم وشرٌ من ذلک !»(10) چگونه میشود حال شما هنگامی که زنان شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند شما نیز به جای امر به معروف، امر به منکر و نهی از معروف نمائید. معروف را منکر خیال کرده، منکر را معروف پندارید پرسیدند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: آری و بدتر از آن.!
آنگاه در توصیف زنهای عصر ما که در آستانهی ظهور و روزگار رهایی قرار گرفتهایم چنین میفرمایند: «اذا شارکت النساء ازواجهنَّ فی التجاره حرصاً علی الدنیا(11)»
هنگامی که زنان برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند. امروز تجارت زنان بسیار رایج است برخی به صورت استقلالی و برخی به صورت مشارکت در تجارت همسرانشان به داد و ستد و تجارت اشتغال دارند. «یشتبه الرّجال بالنساء و النساءُ بالرجال(12) » مردها خود را به صورت زنان و زنها خود را به صورت مردان در میآورند. اگر ویژگیهای بدن دختران، چون ظرافت بدن و برجستگیهای مختلف آن نبود چه بسا دختران امروز با پسران اشتباه میشدند.
«لعن الله المشتبهات من النساء بالرّجال و المشتبهینَ من الرجالِ بالنساءِ(13)» لعنت خدا بر زنانی که خود را به صورت مرد در میآورند و مردانی که خود را به صورت زنان در میآورند.
زیرا آنان از ناموس خلقت و آئین فطرت بیرون رفتهاند و نظام آفرینش را زیر پا نهاده با سرشت خویش در افتادهاند. « اذا تزنیت النساء بثیاب الرجال و سلب عنهنَّ قناع الحیاء(14)» هنگامی که زنها جامهی مردان را بپوشند و پوشش حیا از آنان گرفته میشود. اما از مرحلهی جامهی جنس مخالف پوشیدن گذشته و فاتحهی پوشش حیا را خواندهایم امروز جامهی عفت و پوشش حیا نشانهی خرافه پرستی و علامت ارتجاع به شمار میآید. « لعن الله الرّجله من النساء(15)» خداوند لعنت کند زنی را که خود را به صورت مرد جلوه میدهد. این لعنتی است که از زبان پیامبر رحمت(ص) نثار زن معاصر شده است آیا چقدر از زنان عصر ما را شامل میشود؟ هنگامی که وضع جامه پوشیدن زن معاصر را مشاهده میکنیم با این شلوارهای تنگ که تمام برجستگیهای بدن را به نمایش میگذارد و با این کمربندهای پهن و زخمت که چگونه این چنین سفت و سخت به کمر بستهاند و با این پاپیونها... کمتر میتوان تشخیص داد که او دختر است نه پسر، و بهتر میتوان تشخیص داد که دایره لعنت از زبان پیامبر(ص) چقدر وسیع است. «اذا رأیات النساء یبذلنَ انفسنهنَّ لاهل الکفر(16)» هنگامی که زنان را میبینی که خود را در اختیار کافران گذارند در میان زنان ناآگاه به تعداد اندک و در میان زنان تحصیل کرده و روشن فکر به تعداد فراوان از این جرثومههای فساد یافت میشوند که خود را در اختیار بیگانه بگذارند و به این تباهی مباهات نیز میکنند و اسم آن را آزادی و پشت پا زدن به آداب و رسوم و تقالید میگذارند.(17)
و در حدیث دیگری نیز امام صادق(ع) میفرمایند: در آن زمان، زنان را میبینی که از بذل خود به کفار هیچ واهمهای ندارند. آمار بالای دختران از برخی ممالک اسلامی که خود را در معرض فروش در بازارهای تجارت دختران جوان در کشورهای اروپایی قرار میدهند، حکایت از تحقق این روایت دارد.(18)
امام علی (ع) میفرمایند:« انَّ البهائم همها بطونُها و انّ السباع همها العدوانُ علی غیرها و انَّ النساء همّهنَّ زینه الحیاه الدنیا و الفساد فیها. انّ المؤمنین مستکینونَ انّ المؤمنین مشفقون انَّ المؤمنین خائفون» همانا تمام حیوانات در تلاشی برای پرکردن شکمند و درندگان در پی تجاوز به دیگران و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فساد انگیزی در آنست اما مؤمنان فروتنند، همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان از آینده ترسانند.(19)
در حدیثی که در بسیاری از کتب دانشمندان اهل سنت آمده چنین میخوانیم پیامبر هنگامی که آیه (59) سورهی مریم نازل شد (فخلف من بعدهم خلفٌ اضاعوا الصَّلوه واتَّبعوا الشهواتِ فسوف یلتونَ غیّاً(20) فرمودند : یکون خلف من بعد ستین سنه اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیاً ثم یکون خلف یقرئون القرآن لا یعدوا تراقیهم، و یقرء القرآن ثلاثه مؤمن و منافق و فاجر» بعد از شصت سال افرادی به روی کار میآیند که نماز را ضایع میکنند و در شهوات غوطه ور میشوند و به زودی نتیجهی گمراهی خود را خواهند دید و بعد از آن گروه دیگری روی کار میآیند که قرآن را (با آب و تاب) میخوانند ولی از پیشانی آنان بالاتر نمیرود؛ چون نه از روی اخلاص است و نه از روی تدبر برای اندیشه به خاطر عمل بلکه از روی ریا و تظاهر است و یا قناعت کردن به الفاظ و به همین دلیل آنها به مقام قرب خدا بالا نمی رود.(21) قابل توجه اینکه اگر مبدأ شصت سال را هجرت پیامبر(ص) بگیریم درست مطابق بر زمانی میشود که «یزید» بر اریکهی قدرت نشست و سالار شهیدان امام حسین(ع) و یارانش شربت شهادت نوشیدند و بعد از این باقیماندهی دوران بنی امیه و دوران بنی عباس است که اسلام را به نامی قناعت کرده بودند و از قرآن به لفاظی، پناه میبرند، به خدا که ما جزء چنین گروه ناخلفی باشیم.(22)
راه نجات از گذرگاه صعب العبور آخرالزمان
پس از آشنایی با شرایط سخت و دشوار دوران آخرالزمان این سئوال پیش میآید که آیا خداوند در تدبیر خلقت، بشریت را با هجمه سنگین شیاطین، تنها و رها گذارده است؟ آیا نبی رحمت(ص) امت خویش را بدون پشتیبان و ابزار دفاعی لازم به دست طوفانهای وحشتناک ایمان برانداز آخرالزمان سپرده است؟
فلذا برای عبور از دشواریها و سختیهای دوران آخرالزمان و وضعیت اسفبار زن در دوران معاصر و نیز آنچه از وضعیت زنان در آخرالزمان که در روایات مورد اشاره قرار گرفته، بهترین عامل ایجاد انگیزه در زن منتظر برای خیزش و حرکت به سمت شناخت راههای مصون ماندن از این وضعیت هولناک میباشد.
شناخت، تنها راه نجات بخش
آنچه از مشاهده آموزههای ادیان الهی استفاده میشود اینست که همه آنها درصدد آشنایی امت عصر خویش با توحید، نبوت، عدل و معاد بودهاند. مکتب اسلام علاوه بر معرفی آموزههای فوق بر مسئلهی _ ولایت _ و اهمیت آن تأکید فراوان نموده است به گونهای که از سوی خداوند حتی مشروعیت خاتمیّت رسول اکرم(ص) تکمیل گردیدن دین و تمام شدن نعمت منوط به معرفی «ولیّ» منصوب از جانب خداوند از سوی پیامبر(ص) شده است.
ارزش ولایت و امامت در نزد آموزههای اسلام به اندازهای است که در منابع حدیثی شیعه و سنی با عبارات متعدد این سخن از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه(23)» هر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. مرگ جاهلیت اشاره به مردن در حال کفر، نفاق و ضلالت است زیرا خصوصیت دوران جاهلیت این بود که کفر، نفاق، جهل به معارف اسلامی، توحش و خشونت بر جامعه حاکم بود به خاطر این نقش ممتاز ولیّ خدا و امام در رهایی از تاریکیهاست که مسلمین در عصر غیبت و دوران آخرالزمان به خواندن «دعای غریق» و این فراز از آن دعا سفارش شدهاند.(24) «اللهمَّ عرَّفنی حجّتک فانّک ان لم تعرفنی حجّتک ضللت عن دینی. اللهمّ لاتمتنی میتة جاهلیة ...» بار خدایا حجّت خود را به من شناسان که اگر حجّت خود را به من معرفی نکنی از دینم گمراه میشوم، خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران...(25)
پس روشن است که امت اسلام در گردنههای صعب العبور آخرالزمان به حال خود واگذار نشده اند. وجود مقدس حضرات معصومین (علیهم السلام) بهترین کشتی نجات برای انسانها هستند.
پیوند امام شناسی با خداشناسی
خداوند جن و انس را برای عبادت و معرفت خدا آفرید و هدف خلقت چیزی جز معرفت خدا نیست این معرفت صرفاً با بندگی خدا حاصل میشود و رسیدن به این مقام، مستلزم تسلیم و تصدیق اولیای الهی است «من عرفکم فقد عرف الله: هرکس شما اهلبیت را شناخت، خدا را شناخته است.»(26) امام هادی(ع) این طریقه منحصر به فرد معرفت و آشنایی را چنین توصیف میکند: « من اراد الله بدءکم و من وحده قبل عنکم و من قصده توجّه بکم: هرکه عزم خدا کرد با شما شروع میکند و هرکه موحد شد از شما آموخت و هرکه قصد خدا نمود به شما روی آورد»(27) سیر آفاق و انفس در پرتو نور آنهاست و تنها راهی که به قرب الهی منتهی میشود. تنها نشانه کمالی که از دین خدا قرار داده شده است و تنها تابلوی تجلی تمام اسماء و صفات حضرت حق، حجج الهی بوده و هستند و پیمودن راه خدا تنها به اطاعت از ایشان است حال که اهمیت جایگاه ولایت و منحصر بودن شناخت صحیح خدا از طریق اهل بیت روشن شد معنای این کلام نورانی امام حسین(ع) در پاسخ فردی که در مورد چیستی معرفت خدا میپرسید مشخص میشود، حضرت فرمودند: « اگر اهل هر زمانی امام واجب الاطاعة خود را بشناسد معرفت به خدا را پیدا میکند.»(28)
بهره مندی از آثار و برکات ولایت پذیری
ائمه اطهار (علیهم السلام) هر یک همچون بهاری سرشار از طراوت و زیبایی، زمستان سرد و بی روح را شکوه و جلالی می بخشند، این بهاران در همه ابعاد زندگی زمستان زدگان، اثرگذار است اینکه در ادعیه، آنان را چنین مورد خطاب قرار میدهیم که «اسلام علی ربیع الانام و نضره الاییام» سلام بر بهاران زندگی مردمان و طراوت روزگاران حاکی از آثار و برکات وجودی آنان است. این طراوت بهاران برای برخی موقتی و همچون فصلی در کنار فصلهای دیگر زندگی آنان است و برای برخی سراسر حیات آنان را در بر میگیرد. هدایت الهی از طریق وجود مقدس ائمه اطهار(ع) به دو گونه جاری میشود کلیه انسانها و حتی اجنّه از آغاز حیات خویش از «هدایت ابتدایی» برخوردار خواهند بود و چنانچه وظایف خویش را نسبت به این لطف فراگیر الهی انجام دهند و به واسطه چنگ زدن به ریسمان الهی نجات یابند از مرحله بعدی هدایت، تحت عنوان «هدایت پاداشی» برخوردار خواهند شد.
اصولا معنای ولایت آنست که «ولی» و «سرپرست» عهده دار امور کسانی شوند که ولایت آنها را بر عهده دارد اگر در احکام شرعی، معامله کودک نابالغ پذیرفته نیست و یا کسی که در معاملات اقتصادی ناتوان است و سفیه محسوب میشود میبایست از طریق پدر یا حاکم شرع و یا فرد دیگری که «قیّم» و «ولّی» اوست امور خود را انجام دهد.
فلذا به خاطر ناتوانی، کودک را سفیه دانسته و از توانمندی قیم و ولی بهره میگیرد. اگر ما نیز خود را محتاج اهلبیت بدانیم و مقام آنان را درک کنیم و از آنان اطاعت کنیم آنان ولی و عهده دار تمام امور مادی و معنوی ما میشوند. انسان معتقد و مطیع ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) در ابعاد فردی و اجتماعی برخوردار از آثار و برکات این انوار مقدس میشود در ابعاد فردی این تمسک به ولایت انوار الهی شخصیت ممتازی را به فرد هدیه داده در روح او طمأنینه و آرامش میآفریند. در بعد اجتماعی نیز، جامعه معتقدین به ولایت معصومین جامعهای است که در آن همبستگی و همنوایی و نیز رعایت هنجارهای دینی در حد بسیار بالایی وجود دارد و نظم و امنیت بیشتری حکم فرماست.(29)
یاری امام عصر (عج) روحی فداه
همهی شیعیان امام شناس اعم از زن و مرد موظف به یاری امام زمانشان هستند همه باید در عمل، مبلّغ دین باشند چرا که وظیفهی تبلیغ و معرفی امام زمان خاص مردان نیست و بانوان نیز باید در امر تبلیغ و معرفی امام زمان با مردان سهیم باشند پس برای اینکه بتوانند این وظیفهی خویش را به خوبی ادا کنند باید در درجه اول خودشان عامل به دستورات دین باشند و روح ورع یا مراقبت دین را در خود تقویت نمایند کسی که میخواهد با عمل خود به تبلیغ دین بپردازد باید تا آنجا که میتواند ورع و دینداری را رعایت کند؛ برخی از این رعایتها ویژهی خانمهاست که متأسفانه گاهی اوقات آنچنان که شایستهی زنان شیعه است رعایت نمیشود و این عدم رعایت اگر رواج پیدا کند سبب میشود که بعضی از ارزشهای صحیح در میان افراد متدین به صورت معکوس جلوه کند. اما کسانی که میخواهند واقعاً امام زمان خود را یاری کنند باید در درجه اول وظایف خود را خوب بدانند و سپس با عمل به آنها رضای اهلبیت(ع) را جستجو نمایند حتی اگر به مخالفت با آنچه در بین مردم رایج است بیانجامد و با ارزشهای ساختگی در جامعه تعارض داشته باشد.
در اینجا به بیان برخی از مسائل میپردازیم که مخصوص بانوان است و به دینداری آنها مربوط میشود، تا انشاءالله بتوانند با آگاهی بهتر نسبت به وظایف خویش راه پیاده کردن ورع را بیشتر بشناسند و به آن کاملتر عمل کنند:
- سیرهی عملی حضرت زهرا(س) میتواند بهترین منبع برای خانمها در جهت شناخت وظایف خاص ایشان باشد از امام صادق(ع) نقل شده است که: امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) نزد پیامبر رفتند تا ایشان در مورد وظایف خاص هر کدام حکم فرمایند. پیامبر(ص) چنین فرمودند: که حضرت فاطمه(س) کارهای داخل منزل را انجام دهند و امیرالمؤمنین(ع) وظایف خارج از منزل را بر عهده گیرند. اینجا بود که حضرت زهرا فرمودند: «فلا یعلم ما داخلنی من السرور الّا الله بِاکفائی رسول الله تحمُّلُ رِقابِ الرّجال». جز خدا کسی نمیداند که من چقدر خوشحال شدم از اینکه پیامبر خدا تماس و برخورد داشتن با مردها را از عهدهی من برداشتند.(30)
رعایت عفت در ارتباط با نامحرم
مرد و زن نامحرم با یکدیگر باید طوری عفت را رعایت کنند که مطمئن شوند در حرام واقع نمیشوند در اینجا به ذکر نمونهای از خلاف عفت در ارتباط با نامحرم میپردازیم که آن «دست دادن با نامحرم» است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«من صالح امراهً حراماً جاء یوم القیامه معلوماً ثم یؤمر به الی النار» کسی که با زن نامحرمی دست بدهد روز قیامت در حالی محشور میشود که به غل و زنجیر کشیده شده سپس دستور میدهند که او را در آتش بیندازید.(31) مرحوم آیت الله سید محمد باقر سیستانی(ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم میگیرد برای تشرف به محضر امام زمان(عج) روحی فداه چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا را بخواند، یکی از جمعههای آخر، نوری را از خانهای نزدیک به مسجد مشاهده میکند بسوی خانه میرود میبیند حضرت ولی عصر(عج) روحی فداه در یکی از اتاقهای آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازهای قرار دارد که پارچهای سفید روی آن کشیده شده است ایشان میگوید هنگامی که وارد شدم اشک میریختم سلام کردم حضرت به من فرمودند: «چرا این گونه به دنبال من میگردی و این رنجها را متحمل میشوی؟ مثل این باشید( اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم» بعد فرمودند: این بانویی است که در دوره کشف حجاب در زمان رضاخان پهلوی هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.(32)
پرهیز از نگاه شهوت آلود
امام صادق(ع) فرمودند: «النظره سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ و کم من نظره اورثت حسرهً طویلهً» نگاه حرام تیر مسمومی از تیرهای شیطان است و چه بسا نگاههایی که حسرت طولانی را به دنبال میآورد. همچنین میفرمایند: «النظره سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ من ترکها لله عز و جل لا لغیره اعقبه الله امناً و ایماناً یجد طعمه» نگاه حرام تیری مسموم از تیرهای شیطان است که هر کسی به خاطر خدا نه غیر خدا از آن چشم بپوشد خداوند آرامش و ایمانی که طعم آن را بچشد بلافاصله به او عنایت میفرماید.(33) این پاداش از بزرگترین نعمتهای خدا در دنیاست که انسان میتواند از طریق ورع به دست آورد و اگر به نیت یاری امام زمانش باشد پاداش یاری امام هم به آن داده میشود که بسیار شیرین و لذتبخش تر خواهد بود.(34)
پاک سازی روح و تزکیه نفس
مهمترین نکته برای کسانی که میخواهند امام زمان ارواحنا فداه را یاری کنند آنست که باید روح خود را از صفات رذیله پاکسازی و تزکیه نفس کنند. روح انسان تا آلوده به صفات رذیله است شیطان را یاری میکند زیرا هر یک از صفات رذیله، (از هفتاد و پنج صفت رذیلهای که ممکن است در انسان وجود داشته باشد) لشکری از لشکرهای جهل و شیطان هستند و بدیهی است وقتی یک لشکر یا قسمتی از یک لشکر دشمن در کشور (که منظور در اینجا کشور روح است) باشد، یاری کننده فرمان خود یعنی شیطان و جهل خواهد بود نه یاری کننده امام زمان که فرمانده تمامی لشکرهای عقل است. شخصی که هنوز مرض حسادت، خودخواهی، ریاست طلبی، دنیادوستی و... در او وجود دارد طبیعی است که براساس این صفات، اعمال خود را انجام میدهد و هر عملی که برخواسته از این صفات باشد به نفع شیطان و در جهت یاری او تمام میشود و لشکرهای او را تقویت مینماید. بنابراین همهی انسانها خصوصاً شیعیان و بالاخص طلاب علوم دینی که میخواهند حق و عدالت را یاری کنند باید تزکیه نفس کرده و ذرهای از صفات رذیله در خود باقی نگذارند و در بست در اختیار حجّت خدا حضرت بقیت الله (ارواحنا فداه) باشند.(35)
آیا زنان جزء یاران امام هستند؟
بدون تردید نقش زنان در تاریخ اسلام، نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای بوده و هست. در صدر اسلام، زنانی چون نسیبه را مشاهده میکنیم که در جنگ احد از رسول خدا (ص) دفاع میکرد و در این راه زخمی گردید و نیز در جنگ احد، بدن امام علی(ع) پر از زخم شده بود به طوری که بدن آن حضرت از شصت جا جراحت سخت برداشت پیامبر اکرم(ص) دو زن را به نام سلیم و ام عطیه مأمور مداوای حضرت علی(ع) نموده و آنها طبق مأموریت به زخم بندی مشغول شدند.(36)
همچنین نقش پر اهمیت زهرای اطهر(س) در دفاع از حریم ولایت و رسوایی غاصبان خلافت امری است روشن و معلوم.
زنان در انقلاب حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه) نیز دارای نقش مهمی هستند چنانچه ملاحظه میشود برخی زنان چنان فعال و پویا مینمایند که نه تنها در رسالت اصلی خود که آماده سازی تربیت جامعه مهدوی است سرافراز عمل مینمایند و علیرغم دشواریهای دینداری در آخرالزمان نه تنها ایمان خویش را با صلابت حفظ نموده و نسلی مهدی باور را تربیت میکنند بلکه در عرصههای فعالیت دولت جهانی حضرت نیز کارگزاری و یاوری ایشان را بر عهده میگیرند.(37)
حضور پنجاه زن
اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان(عج) روحی فداه میشتابند آنهایند که در آن ایام میزیستهاند و همانند دیگر یاران امام(ع)، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امام(ع) میرسند. در روایتی است که جابر جعفی از امام باقر (ع) نقل میکند: «به خدا سوگند سیصد و سیزده نفر که پنجاه نفر زن در میان آنها هستند بدون قرار قبلی، مثل تکههای ابر که به سرعت باد در حرکتند یکی پس از دیگری وارد مکه میشوند و گرد هم میآیند» و آن مصداق همین آیهی شریفه است که فرمود: ( اینما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً انَّ الله علی کل شی ءٍ قدیرا) هر جا باشید خداوند شما را گرد هم آورد که او بر هر کاری تواناست.(38)
نعمانی از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمودند: «به خدا سوگند! سیصد و اندی خواهند آمد و پنجاه نفر زن نیز در میان آنان است». حضرت در ادامه در میان ویژگیهای این 313 نفر فرمودند: «هم النجباء و الفقها فی الدین» و آنان برگزیدگان، قضاوت کنندگان، حاکمان و فقیهان در دین میباشند که این خصایص حکایت از منزلت و جایگاه این 50 زن برگزیده دارد.(39)
زنان آسمانی
دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر(ع) روحی فداه در آسمان ذخیره کرده است و با مظهر آنحضرت به همراه حضرت عیسی(ع) به زمین میآیند چنانچه از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که «عیسی بن مریم، به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایستهترین افراد روی زمین خواهد آمد»(40).
در اینکه این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر(ص) و معصومین (علیهم السلام) هستند یا از دورانهای مختلف و از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شدهاند و برای عهده داری منصبی در حکومت حضرت یا برای مسائل دیگر میآیند؟ اینها پرسشهایی است که این حدیث ازآن چیزی نمیگوید.
رجعت زنان
عده ای دیگر از کسانی که یاری گر حجّت بن الحسن(عج) روحی فداه میباشند، زنان برجسته ای هستند که بار دیگر زنده شده و رجعت مینمایند برخی از این زنان نام و نشانشان در متون دینی آمده است و برخی دیگر، فقط از آمدنشان خبر داده شده است. طبری در دلائل الائمه از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق(ع) فرمودند: «همراه قائم، سیزده زن خواهند بود ... عرض کردم نام آنها را بفرمائید، فرمودند: قنواء رشید هجری، ام أیمن، حبابه والبیه، سمیه (مادر عمار یاسر)، زبیده ام خالد احمسّیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیّه»(41).
نتیجه گیری
مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شد و نتایجی که از این مقاله عاید ما میگردد به شرح ذیل میباشد:
1- جایگاه زن در اسلام:
پیامبر اکرم (ص) در جامعه ای که زن عنصری پست و همچون کالا قلمداد میشد دست به یک انقلاب عظیم سیاسی- فرهنگی زد و در چند نوبت همچون در بیعت عقبه که قبل از هجرت انجام گرفت و نیز در فتح مکه با زنان بیعت نمود. سخنان گهربار پیامبر اکرم(ص) در توصیف و تجلیل از بانوانی چون مریم، خدیجه کبری، آسیه و بویژه حضرت فاطمه (علیهاسلام) که رضایت و خشم خداوند را به رضایت و خشم فاطمه پیوند میدهد، برگ دیگری از صفحات درخشان ارزشمندی و منزلت زن در اسلام است. اینکه قرآن کریم، مریم (ع) را زنی کامل، دارای عصمت و هم سخن با فرشتگان دانسته است نشان از آن دارد که زن میتواند تمام حجابها را درنوردد و به قله کمالات برسد.
2- جایگاه زن در جامعه مهدوی:
برخی از زنان، چنان شایستگی و منزلتی می یابند که جزو اصحاب و کارگزاران ویژهی حضرت مهدی(عج) روحی فداه میگردند به گونه ای که پاره ای از روایات میگوید: در میان یاران آن حضرت 50 زن وجود دارد.
3- سیمای زنان آخر الزمان در روایات:
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: چگونه میشود حال شما هنگامی که زنان شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند شما نیز به جای امر به معروف، امر به منکر و نهی از معروف نمائید. معروف را منکر خیال کرده، منکر را معروف پندارید پرسیدند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: آری و بدتر از آن!!!
4- راه نجات از گذرگاه صعب العبور آخرالزمان:
شناخت، تنها راه نجات بخش است و از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که: هر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
5- یاری امام عصر (عج):
رعایت عفت در ارتباط با نامحرم، پرهیز از نگاه شهوت آلود، پاکسازی روح و تزکیه نفس.
6- زنان جزء یاران امام هستند:
طبری در دلائل الائمه از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق(ع) فرمودند: «همراه قائم، سیزده زن خواهند بود... عرض کردم نام آنها را بفرمائید، فرمودند: قنواء رشید هجری، ام أیمن، حبابه والبیه، سمیه (مادر عمار یاسر)، زبیده ام خالد احمسّیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیّه».
پی نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج100، ص256، باب 5، حدیث 1.
2. علی اکبر مهدی پور، روزگار رهایی، ترجمهی یوم الخلاص، ص 76.
3. اسراء، 71.
4. مهدی هادوی تهرانی، با گامهای سبز انتظار، ص26.
5. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص23.
6. مهدی هادوی تهرانی، با گامهای سبز انتظار، ص32.
7. بحارالانوار، ج52، ص223. از امام باقر(ع): ...یجی ء والله ثلات ماتهٍ و بضعهَ عشر رجلاً فیهم خمسون امرأهً.
8. علی اکبر مهدی پور، روزگار رهایی، ترجمه یوم الخلاص، ج2، ص749.
9. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص34.
10. بحارالانوار، ج53، ص 181، باب 25، حدیث2.
11. بحارالانوار، ج52، ص 193، باب 25، حدیث 26.
12. بحارالانوار، ج6، ص 307، باب 1، حدیث6.
13. بحارالانوار، ج100، ص 256، باب 5، حدیث1.
14. بحارالانوار، ج52، ص 246، باب 25، حدیث 148.
15. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص 628.
16. بحارالانوار، ج52، ص 258، حدیث 147.
17. علی اکبر مهدی پور، روزگار رهایی، ترجمه یوم الخلاص، ص 752.
18. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 37.
19. ترجمهی نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 284، خطبه153.
20. مریم، 59.
21. تفسیر نمونه، ج 13، ص 103.
22. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 13، ص103.
23. بحارالانوار، ج32، ص 321، باب 8، حدیث 392.
24. بحارالانوار، ج52، ص 149، باب 22، حدیث 73.
25. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای غریق، ص862.
26. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای جامعه کبیره، ص896.
27. همان.
28. بحارالانوار، ج5، ص 312، باب 15، حدیث 1.
29. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 43.
30. بحارالانوار، ج43، ص 81، باب 4، حدیث 1.
31. سید محمد بنیهاشمی، آفتاب در غربت، ص 421.
32. سید محمدرضا طباطبایی نسب، عطر انتظار، ص 155.
33. سید محمد بنیهاشمی، آفتاب در غربت، ص 422.
34. همان.
35. علی رضا نعمتی، در اوج تنهایی، ص 76.
36. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 39.
37. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 43.
38. محمد حسین طسوجی، مهدی معجزهی جاودان، لاهیجی، ص 184.
39. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 26.
40. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 26.
41. مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 26.
فهرست منابع
1- قرآن کریم.
2- اختریان، محمود، فرهنگ فارسی به فارسی پیام، نشرمحمد، بی چا، بی جا، 1371ش.
3- بحارالانوار، علامه مجلسی، موسی محمد باقر بن محمدتقی(1037-1110)، دارالکتب الاسلامیه، بی چا، بی جا، بی تا.
4- بنیهاشمی سید محمد، آفتاب در غربت، میقات، بی چا، بی جا، 1380ش.
5- حامدی ربانی، فرهنگ فارسی به فارسی سعدی، نشرپویا، بی چا، بی جا، بی تا.
6- دشتی، محمد، ترجمهی نهج البلاغه، انشارات دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، بی چا، بی جا، 1382ش.
7- طباطبایی نسب، سیدمحمدرضا، عطر انتظار، مؤسسه فرهنگی نور الائمه، بی چا، بی جا، 1387ش.
8- طسوجی، محمدحسین، مهدی معجزه جاودان، انتشارات لاهیجی، بی چا، بی جا، 1382ش.
9- قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، انتشارات فرهنگ مردم، بی چا، بی جا، 1380ش.
10- معین الاسلام مریم، غلامی علی، زن منتظر و منتظر پروری، بی نا، بی چا، بی جا، 1388ش.
11- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، انتشارات امیرکبیر، بی چا، بی جا، 1375ش.
12- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، بی چا، بی جا، 1380ش.
13- مهدی پور، علی اکبر، روزگار رهایی، آفاق، بی چا، بی جا، 1381ش.
14- نعمتی، علی رضا، در اوج تنهایی، خورشید مکه، بی چا، بی جا، 1384ش.
15- هادوی تهرانی، مهدی، با گامهای سبز انتظار، موسسه فرهنگی خانه خرد، بی چا، بی جا، 1387ش.
به قلم : ابراهیم کبیری