بنام ایزد

اخبار و روایات فراوانی در موضوعات مختلف معارف اسلامی و اصول عقاید ، احکام ، اخلاقیات و اجتماعیات وارد شده است ، لیکن در کمتر موردی به اندازه موضوع حضرت ولی عصر (عج) روحی فداه روایت نقل شده است. احادیث مربوط به این باب ، قسمت عمده‌ای از روایات را تشکیل میدهد و مهمتر اینکه نه تنها این روایات ، در جوامع شیعه نقل شده بلکه در کتب حدیث اهل سنت نیز به طور مبسوط نقل شده است و نیز بعضی از آنان ، مستقلاً کتابهایی به نام آن حضرت ، تألیف نموده‌اند. از این رو روایات راجع به ایشان ، متواتر و یا نزدیک به حد تواتر است. چه آنکه قطبهای متخالف و جناحهای متضاد در عقائد در این موضوع همنوا و هماهنگ شده و روایات بسیاری را نقل کرده‌اند که در این‌جا به چند نمونه اشاره خواهیم کرد. باشد که مورد خطاب «من مات و لم یعرف امام زمانه» نباشیم.

  • 1.   علامه سید محسن امین از ابو سعید خدری نقل کرد که رسول الله (ص) به فاطمه (س) فرمود: «یا بنیه انا اعطینا اهل البیت سبعا ، لم یطعها احدٌ قبلنا ، نبینا خیر الانبیاء و هو ابوک و وصینا خیر الاوصیا و هو بعلک و شهید ناخیر الشهدا و هم عم ابیک حمزه و منا من له جناحان خضیبان یطیربهما فی الجنه و هو ابن عمک جعفر و منا سبطا هذه الامه الذی یصلی خلفه عیسی بن مریم ثم ضرب بیده علی منکب الحسین فقال: من هذا ثلاثا.»[1]  یعنی: دخترم! هفت چیز به ما خاندان عطا شده است که به احدی پیش از ما داده نشده :

1-  نبی ما بهترین انبیاست که پدر توست. 2- وصی ما بهترین اوصیاست که همسر توست. 3- شهید ما بهترین شهید است که عموی پدر تو حمزه است. 4- آن کس که با دو بال رنگین در بهشت پرواز می‌کند از ماست و او عموزاده تو جعفر است. 5- دو سبط این امت فرزندان تو حسن و 6- حسین از مایند. 7-  و سوگند به خدایی‌که جز او خدایی نیست مهدی این است که عیسی بن مریم پشت سر او نماز می‌خواند از ماست آنگاه دست بر شانه امام حسین زد و سه بار فرمود: مهدی این است.

(که حجت بن الحسن سلام الله علیه به نه پشت ، فرزند امام حسین (ع) هستند.)

  • 2.   شیخ صدوق نقل کرده که امام حسین (ع) فرمودند: «منا اثنا عشر مهدیا او لهم امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب و آخر هم التاسع من ولدی و هو الامام القائم بالحق یحیی الله به الارض بعد موتها و تظهر به دین الحق علی الدین کله و لو کره المشرکون له غیبه یرتد فیها اقوام و یثبت علی الدین آخرون فیؤذون و یقال لهم متی هذا الوعدان کنتم صادقین اما ان الصابر فی غیبته علی الاذی و التکذیب کالمجاهد بالسیف بین یدی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ .»[2]

دوازده نفر مظاهر هدایت از مایند که اول آنان امیرالمؤمنین(ع) و آخر آنان ، همین فرزند من ، امامی است که حق را برپا خواهد داشت. خداوند زمین مرده را به وجود او زنده خواهد فرمود و در پرتو او دین حق را بر همه ادیان ، غالب خواهد گردانید هر چند که کفار را خوش نیاید. برای او غیبتی است که اقوامی در آن دوران غیبت از دین بر میگردند و گروههایی نیز در ایمان خود ثابت میمانند لیکن اینان مورد اذیت و آزار منکرین قرار میگیرند و به آنها گفته میشود اگر راست میگویید پس چه زمانی وعده ظهور ، فرا میرسد. آگاه باشید کسی که در غیبت ولی عصر(عج) روحی فداه بر این آزارها و تکذیبها صبر کند به منزله کسی است که با شمشیر در خدمت رسول الله(ص) جهاد کرده باشد.

  • 3تشیّع ، تحقق حکومت واحد جهانی را تحت رهبری امام غائب در آینده ، امری ضروری میداند چنانکه روایات معتبر زیادی بر این امر دلالت دارند. «و الذی بعثنی بالحق بشیراً لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد یطول الله ذلک الیوم حتی یخرج منه ولدی المهدی ـ علیه السّلام ـ فینزل الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه و تشرق الارض بنور ربها و یبلغ سلطانه المشرق و المغرب.»[3] پیامبر اکرم (ص) فرمود: سوگند به آن کسی که مرا برانگیخت تا مژده دهنده اسلام راستین بوده باشم اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند همان یکروز را به اندازه‌ای طولانی گرداند تا فرزندم مهدی سلام الله علیها خروج کند ، پس عیسی بن مریم به زمین فرود آید و در پشت سر وی نماز گذارد ، آنگاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن شود و حکومت جهانی مهدی (عج) روحی فداه به شرق و غرب عالم برسد.

نتایج روایت :

1ـ ضرورت و قطعیت خروج و ظهور امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ، لذا پیغمبر (ص) یک افق روشن را نشان می‌دهد.

2 ـ گسترش معنویت و رحمت و اشراف نور خدا بر سر جهان حضور پیامبران الهی و بیعت با مهدی(عج) روحی فداه و برچیدن بساط ظلم.

  • 4.   امام مهدی (عج) روحی فداه و رشد عقل و اندیشه :قال رسول الله (ص): «اذا قام قائمنا وضع یده علی روءُس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم[4] ؛ امام مهدی (عج) روحی فداه به هنگام ظهور خویش ، نیروهای عقلانی توده را تمرکز میدهد و خویهای نیکو و آرزوهای آنان را به کمال می‌رساند.» یعنی ظهور حضرت در نهایت تکامل اندیشه و فکر و اخلاق و صفات روحی انسانها ، قرار دارد و نیز در مرحله تکامل تاریخ ، در دنباله ناکامیها و شکستها و ستمها و بی‌عدالتیها و فقر و بدبختی و دیکتاتوری و ... بشر قرار گرفته ، به تمام آنها پایان میدهد و یک زمینه روحی مناسب با قسط و عدل مطلق و صد درصد ایجاد مینماید.
  • 5.  امام صادق (ع) میفرماید: «... لا یبقی فی الارض بقعه عبد فیها غیر الله.»[5] یعنی: در سراسر گیتی سرزمینی نخواهد ماند که در آن غیر خدا پرستش شود.
  • 6.   گرفتاریها و قحطیها و بدبختیها و فقر و نداریهایی که در دوران غیبت در گوشه‌ و کنار جهان دیده میشود و زیاد در مطبوعات میخوانیم که در آفریقا و آمریکای لاتین و ... انسانهایی از گرسنگی جان میدهند و اکثر ممالک دنیا با کمبود غذایی مواجهند در دولت مهدی (عج) روحی فداه وجود نخواهد داشت. قال رسول الله: «یکون فی امتی، المهدی تتنعم امتی فی زمانه نعیماً لم تتنعم مثله قط ... ترسل السماء مدرارا و لم تدخر الارض شیئاً من نبات[6] ؛ مهدی ، عج الله تعالی فرجه الشریف ، در امت من خواهد بود ، به هنگام ظهور آن حضرت آسمان ، باران فراوان دهد و زمین ، هیچ روئیدنی را در دل نگاه نمیدارد.» این حدیث ، نشان میدهد که در جامعه اسلامی به هنگام ظهور مهدی(عج) روحی فداه ، وفور نعمت داریم و برکات آسمانها بر اهل زمین فرود آید.
  • 7.  حدیثی که نام مهدی(عج) روحی فداه در آن است در مورد پیشرفت کشاورزی - قال رسول الله (ص): «یخرج فی آخر امتی المهدی یسقیه الله الغیث و تخرج الارض نباتها و یعطی المال و تکثر الماشیه[7]؛ در آخر زمان مهدی(عج) روحی فداه ظهور میکند. خداوند زمین را با بارانها سودمند ، سیراب میسازد و زمین ، هم نباتات خود را بیرون می‌آورد و دامها زیاد میشود.»

  • 8.  مهدی(عج) روحی فداه و سنت از دیدگاه رسول الله (ص) :عن جابر قال رسول الله (ص): «من کذب بالمهدی فقد کفر و من کفر و من کذب بالدّجال فقد کذب[8]؛ هر کس مهدی(عج) روحی فداه را تکذیب کند کفر ورزیده و هر کس دجّال را تکذیب کند دروغ گفته است.»
  • 9.   مشخصات مهدی (عج) روحی فداه :عن علی (ع):  اَنَّه ذکر المهدی و قال: انه من ولد الحسین (ع) و ذکر حیله قال رجل اجلی الجبین اقنی الانف ضحم البطن، اذیل الفخذین ابلج الثنا یا بفخذه الیُمنی شامه.[9] عن ابی سعید الخدری: قال: قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : المهدی منی، اجلی الجبهه، اقنی الانف یملأ الارض قسط او عدلاً کما ملئت جورا و ظلماً و یملک سبع سنین.[10] رسول خدا (ص) فرمود: مهدی(عج) روحی فداه از من است و دارای پیشانی بلندی است و وسط بینی او کمی برآمده است ، زمین را از عدل و داد پر می‌کند ، همچنانکه از ظلم و جور پر شده باشد و دوران حکومت او هفت سال خواهد بود. عن جابر بن عبدالله انصاری؛ قال: قال رسول الله (ص): «المهدی من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی اشبه الناس بی خلقاً و خُلقاً یکون له غیبه و حیره یضّل فیها الامم یقبل کالشهاب الثاقب یملاها عدلاً و قسط کما ملئت جوراً و ظلما.»[11] رسول خدا (ص) فرمود: «مهدی از فرزندان من است ، نامش نام من و کنیه‌اش ، کنیه من است ، به سیرت و صورت از همه مردم به من شبیه ‌تر است ، برای او غیبت و نگرانی است که ملتها در آن گمراه شوند ، ناگهان مانند تیر شهاب بیاید و زمین را از عدل و داد پر کند ، همچنان‌که از ظلم و ستم پر شده باشد. قال رسول الله (ص): «المهدی منا اهل البیت رجل من امتی اشم الانف ، یملا الارض عدلاً کما ملئت جورا.»[12] مهدی از اهل بیت من است. او مردی از امت من است. بینی او قلمی و کشیده است ، زمین را پر از عدل میکند همان طوری که از ستم پر شده است.
  • 10. مهدی(عج) روحی فداه مردی با این صفات است. قال رسول الله (ص): «المهدی رجل ازج ابلج، یحبیء من الحجاز.»[13] 1ـ ابروانی کشیده و بلند؛ 2ـ گشاده‌روی نیکو؛ 3ـ سیاه چشمی درشت و زیبا که از جانب حجاز ظهور می‌کند.
  • 11. روایتی در مورد یاران حضرت مهدی (عج) روحی فداه معتّب ، یعنی آزاد شده. امام صادق (ع) گفته است: شنیدم مولایم میفرماید: رسول الله (ص) فرموده است: پیامبری از پیامبران خدا ، توسط قومش طرد گردید ، او پناهنده به دیلم شد ، مردم دیلم او را پناه دادند و یاری نموده و از او درخواست کردند که برای آنان دعا کند که خداوند عددشان را زیاد کند و قدرتشان را افزون فرموده بر دشمن غالب گرداند و زمین شهر آنها را از دستبرد دیگران نگاه دارد ، و یجعل فیهم و منهم انصاراً للقائم المهدی من آل محمد (ص) و از خدا خواست که در برابر این احسان و عواطف ، خداوند در میان آنها و از آنها ، یارانی برای قائم آل محمد (عج) روحی فداه قرار دهد.[14]

البته احادیث در این مورد خاص بسیار است که به برخی از آنها اشاره گردید.

پی نوشت :

[1] . مجالس السنیه، ج5، ص523 نقل از غیبت شیخ طوسی.

[2] . اکمال الدین؛ ص317.

[3] . اکمال الدین، ص163.

[4] . بحارالانوار، ج52، ص336.

[5] . اکمال الدین، باب33، حدیث31.

[6] . الزام الناصب، 163.

[7] . بحارالانوار، ج52، ص316 و 315.

[8] . مقدمه ابن خلدون، ص321.

[9] . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج1، ص93.

[10] . سنن، ابی داود، ج4، ص152؛ طبع مصر، به نقل از احقاق الحق، ج13، ص132.

[11] . فرائد السمطین؛ به نقل از احقاق الحق، ج13، ص154.

[12] . بحار الانوار، ج51، ص80.

[13] . معجم الاحادیث، امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ، ج1، ص164.

[14] . دلائل الامامه طبری، ص238.