دریافت

سر تا پایم را خلاصه کنند میشوم "مشتی خاک"

که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه

یا "سنگی" در دامان یک کوه

یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس

شاید "خاکی" از گلدان‌

یا حتی "غباری" بر پنجره

اما مرا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"

و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :

" نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "

و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید

من منتخب گشته ام  برای :

" قرب " برای " رجعت " برای " سعادت "

من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:

به " انتخاب " به " تغییر " به " شوریدن " به " محبت "

و به شناخت نمایندگان باری تعالی ...

در تفسیر آیه دوازدهم سوره لقمان اینکه خداوند فرموده: به لقمان حکمت آموختیم... « یعنی به او شناخت و معرفت امام زمانش را عطا نمودیم». (آیات مهدوی، ص۲۴۰)

پس وقتی به معرفت در خود نگری، فرق ما با شیعیان زمان حضرات قبل در این است که گناهان آنها در آمدن و نیامدن آنها اثری نداشت، اما من در زمانه ای قرار دارم که رفتارم در آمدن و نیامدن امامم موثر است. ای کاش بدانیم که هر وقت به سمت گناه میرویم، گناه من مسیر آمدن امام را ناهموار میکند...

- الهی بالحجّه ..... الهی بالحجّه ..... الهی بالحجّه .....